استفادهٔ درست از الگوریتمها و دیتا استراکچرها
زمانی که استفاده از کامپیوترهای تجاری تازه فراگیر شده بودند، بانکی معروف با شعب مختلف که به تازگی استفاده از سیستمهای کامپیوتری را در دستور کار قرار داده بود، از پرفورمنس سیستمهایش به شرکت نرمافزار شکایت کرده و تهدید کرده بود که اگر سرعت نرمافزاری که منجر به ایجاد صفهای طولانی مشتریان میشد را بهبود نبخشند، قرارداد را فسخ خواهد کرد.
شرکت نرمافزاری هم چند متخصص و تحلیلگر به شعبهٔ مرکزی بانک مذکور فرستاد تا ریشهٔ مشکل را بیابند و چیزی نگذشت که دریافتند کدی توسط مدیر آیتی خود بانک روی سیستم نوشته شده بود که در بکگراند به صورت کامندلاینی اجرا میشد و تقریباً میشود گفت تمام پتانسیل CPU را استفاده میکرد:
در واقع، در تحلیل کد فوق بایستی گفت که استرینگ s به طور میانگین حاوی هزاران کاراکتر بود و با ایجاد یکسری تغییر در کد، مشکل بانک به سادگی حل شد! به عبارت دیگر، فراخوانی متد ()strlen تکتک هزاران کاراکتر موجود در s را شامل میشد و این در حالی بود که اگر دولوپر این کد از قبل طول این استرینگ را مشخص میکرد، میتوانست هزاران فراخوانی متد ()strlen و بالتبع میلیونها اجرای لوپ را از سیستم حذف کند. کد فوق به صورت زیر به سادگی بهینه شد:
برخی دولوپرها بر این باورند که استراتژی «اول کدی بنویس که کار کند، سپس آن را بهینه کن» خیلی عالی است اما میبینیم که گاهیاوقات -همچون مثال فوق- چنین ایدهای اصلاً کار نمیکند و سیستم را با مشکل مواجه میسازد. اینجا است که اهمیت استفاده از یک الگوریتم مناسب دوچندان میگردد.
علاوه بر بهکارگیری الگوریتم درست، دیتا استراکچر مناسب نیز میتواند پرفورمنس سیستم را به طرز قابلتوجهی افزایش دهد. برای روشنتر شدن این مسأله مثالی میزنیم. فرض کنیم که قصد داریم اطلاعات کاربران خود شامل نام و نام خانوادگی، سن، جنسیت، شهر محل سکونت، تحصیلات و غیره را ذخیره ساخته تا در مواقع مختلف بر اساس معیارهای خاصی همچون سن، جنسیت، محل سکونت و غیره نوتیفیکیشنهایی را برای ایشان ارسال کنیم.
مسلماً در چنین شرایطی استفاده از دیتا استراکچر مناسب نتیجهٔ بسیار مطلوبی برایمان در بر خواهد شد. به عبارت دیگر، استفاده از جدولی که در آن دادههای مرتبط با کاربران به صورت اصطلاحاً Serialized شده ذخیره گردد اصلاً بهینه نبوده بلکه در عوض نیاز به جدولی خواهیم داشت که ستونهای مورد نیاز به خوبی در آن ایندکس شده باشند.
برخی بر این باروند که مهمترین استراتژی در کدنویسی استفاده از کدهایی است که قبلاً نوشته شده است اما نکتهٔ مهم اینجا است که ما به عنوان یک دولوپر حرفهای میبایست بدانیم که چه چیزی را چگونه و در چه زمانی استفاده کنیم (شاید مدیر آیتی بانک مذکور کد فوق را از داخل پروژهای دیگر برداشته باشد که قرار بوده صرفاً تعداد کاراکتر معدودی به فانکشن ()strlen پاس داده شود که مسلماً در چنین شرایطی کد به خوبی کار میکرده است).
Last updated